دلم یه خونه ی قدیمی میخواد
یه حیاط بزرگ یه حوض فیروزه ای با ماهیای قرمز
یه باغچه ی باصفا پر از عطر یاس
که دم غروب ابپاشی کنی حیاطو
یه قالیچه پهن کنی
بشینی و دل بدی به حرفای مادربزگ
که شبا توی ایوون سرتو بذاری رو پاهای پدربزرگ و
گوش بدی به غزل های حافظ و سمفونی جیرجیرکا
دلم وضوی سر صبح با اب یخ حوض میخواد
دلم تنگ شده واسه غذاهای مادربزرگ
واسه رادیوی قدیمی بابابزرگ
دلم خیلی تنگ شده واسه اون روزا
خیلی …
این جا ایوون زیر سقف طلبه اس.بفرمائید گوش میدم