رفته بودن مهمونی
آقا برای خودش غذا کشیدو مشغول شد
خانوم روشو برگردوند طرف آقا و نگاهشو تیز کرد
_آقا سید من اینجا نشستما
آی عم درخت😅
پس من چیی
تعارفی چیزی
آقا سید با لبخند نگاهشو کج کرد
_نه دیگه😄
ازین لوس بازیا نداریم،هرکس باید به داد خودش برسه
_عه،اینجوریاست
خانوم بشقاب آقا سیدو برداشت و گذاشت جلوی خودش و با لبخند گفت
_برا خودت یکی دیگه بکش عزیزم😂
_ای بابا،داشتم شوخی میکردم بانو
میخواستم ببینم چی میگی😐
اون دیسو پس بی زحمت بده خانوم
_نه دیگه همسرم،ازین لوس بازیا نداریم،هرکس باید به داد خودش برسه😈
بعله
+بعضی از خانوم ها و آقایون و (خودمونیم بیشتر خانم ها) خیلی خواسته های فضایی دارن از جناب همسر
مثلا فک کنید یه طلبه یا دانشجویی که همیشه تو خوابگاه بوده و مشغول تحصیل و پژوهش،تنها زن هایی که تو زندگیش میشناخته خواهر و مادرش بودن که صبح تا شب قربون صدقش میرفتن،نه اهل روابط آزاد بوده و نه ارتباط بی جا با نامحرم
حالا خانوم این موجود انتظار داره نکات ریزی رو تو همسر داری بلد باشه که شاید کم کم این آقا باید یاد بگیره
یادمه تو کار آموزی مشاوره اکثرا مشکلاتی خانوم ها اون رو بی توجهی تلقی میکردن همین بود
_همسرم اول برای من غذا نمیکشه
_همسرم سالگرد آشناییمون رو یادش رفته
_همسرم کم برام گل میخره
و امثال این
خب اینها هنر های همسر داری و نباید انتظار داشته باشید وقتی با شخصی ازدواج میکنید دایرة المعارف این هنر باشه،خیلی از آقایون اصلا بلد نیستن و یا خیلیشون تو مختصات ذهنیشون این قضیه نیست
پس به نظر من آنچه را که برای خود میپسندی برای همسرت بیشتر بپسند
خیلی وقت ها اگه خودمون پایه گذار خیلی از مسائل تو خونه باشیم به طوری که عادت اهل خانه بشه اونوقت طرف مقابل هم غیر مستقیم درش نهادینه میشه
آخرشم حتی اگه بعضی از آقایون برخی هنر هارو نتونستن کسب کنن بالاخره جایگزین های رفتاری دیگه ای ندارن
همه چیز رو کنار هم ببینم
++زندگی به سبک طلبگی